محل تبلیغات شما

 

آنکه دائم نفسش حس تو را داشت منم

این چنین عشق تو در سینه نگهداشت منم

آنکه در ناز فرو رفته و شاداب توئی

آنکه دل کاشت ولی دلهره برداشت منم

آنکه هرگز نگشود دفتر احساس توئی

آنکه رویای تو را خاطره پنداشت منم

آنکه کافر به دل مومن من بود

آنکه هر شعر تو را معجزه انگاشت منم

آنکه بر سینه ی من خنجر غم کوفت توئی

او که قامت به قد تیر برافراشت منم

او که در باغ غزل گشت و خرامید توئی

او که یک بوته در این باغچه نگذاشت منم

او که عاقل شد و راه خردش جست توئی

آن که در مزرعه اش بذر جنون کاشت منم .

 

سرخوش پارسا

 

غزلی ناب از مجمر اصفهانی

سود عشق (از سروده های خودم می باشد)

غزلی زیبا از شهریار

منم ,آنکه ,توئی ,تو ,  ,دل ,او که ,تو را ,منم آنکه ,آنکه دائم ,  آنکه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شكستن سكوت